چرا کمپینهای تبلیغاتی بدون مشاوره شکست میخورند؟ | تجربه و تحلیل


تصور کنید در یک بازار شلوغ و پر از رقابت ایستادهاید، جایی که هر برند و کسبوکاری تلاش میکند توجه مشتریان را به خود جلب کند.
حالا شما هم میخواهید برند خود را معرفی کنید، اما آیا میدانید که بدون یک استراتژی درست، تبلیغات شما احتمالاً هیچ اثری نخواهند داشت؟
اینجا است که تبلیغات بیاستراتژی تبدیل به معضلی جدی میشود. بدون یک برنامهریزی دقیق و هدفمند، تبلیغاتی که به انتشار میرسند نه تنها بیاثر هستند، بلکه میتوانند برند شما را در ذهن مخاطب به شکلی نادرست معرفی کنند. این مشکلات از کمبود شناخت درست از مخاطب و اهداف برند تا انتشار پیامهای مبهم و بیربط به تمامی جنبههای کمپین تبلیغاتی شما نفوذ میکند.
پیشنهاد ویژه:
مشکلات رایج کمپینهای بدون مشاوره
در دنیای تبلیغات، هر کسبوکار میخواهد بیشترین بازده را از کمپینهای خود داشته باشد.
اما متاسفانه بسیاری از برندها بدون مشاوره درست و استراتژی مشخص وارد این عرصه میشوند، و نتیجهاش چیزی جز مشکلات پرهزینه نخواهد بود.
کمپینهای تبلیغاتی بدون مشاوره، به راحتی میتوانند دچار مشکلاتی شوند که نه تنها اهداف بازاریابی شما را به تأخیر میاندازند، بلکه ممکن است به کلی شما را از مسیر اصلی خارج کنند. در این مقاله، به بررسی سه مشکل رایج در کمپینهای تبلیغاتی بدون مشاوره خواهیم پرداخت:
1-هدررفت بودجه
وقتی بدون مشاوره وارد تبلیغات میشوید، ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرید که در نهایت منجر به اتلاف منابع مالی شما میشود. هزینههای بالای تبلیغات در پلتفرمهای مختلف بدون شناخت دقیق از نیازهای بازار و مخاطب، به سرعت میتواند بودجه شما را به هدر دهد.
2-عدم شناخت مخاطب
یکی از مهمترین دلایل شکست کمپینهای تبلیغاتی، عدم شناخت دقیق از مخاطبان هدف است. بدون مشاوره و تحقیق درست، نمیتوانید به درستی نیازها و علایق مخاطبان خود را شناسایی کنید. در نتیجه، پیامهای شما ممکن است به اشتباه به گروههای اشتباهی ارسال شود و نتیجهای نداشته باشد.
3-نرخ بازگشت پایین
کمپینهای تبلیغاتی بدون استراتژی اصولی و مشاوره درست معمولاً به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) پایین منجر میشوند. عدم هدفگذاری دقیق، طراحی ضعیف تبلیغات و عدم تحلیل دادهها، باعث میشود که مشتریان به اندازه کافی جذب نشوند و در نهایت سرمایهگذاری شما بازده مطلوبی نداشته باشد.
در نهایت، کمپینهای تبلیغاتی موفق نیاز به مشاوره و استراتژی دقیق دارند تا از این مشکلات جلوگیری کنند و به نتایج پایداری برسند.
نقش مشاور در تدوین پیام، هدفگذاری و انتخاب کانال


نقش مشاور در تدوین پیام، هدفگذاری و انتخاب کانال یکی از ارکان اصلی موفقیت یک کمپین تبلیغاتی است. مشاوران با استفاده از تجربه و تخصص خود، به کسبوکارها کمک میکنند تا مسیر تبلیغاتی خود را به شکلی هدفمند و مؤثر طراحی کنند. در ادامه، به نقش مشاور در هر یک از این مراحل و چگونگی بهینهسازی کمپینها خواهیم پرداخت:
تدوین پیام تبلیغاتی
پیام تبلیغاتی قلب هر کمپین است. مشاوران با تحلیل دقیق بازار هدف و شناخت نیازها و دغدغههای مخاطبان، به تدوین پیامی میپردازند که هم جذاب و هم مرتبط با برند باشد. این پیام باید همراستا با اهداف برند، واضح و ساده، و در عین حال قدرتمند باشد تا بتواند به سرعت توجه مخاطب را جلب کند. مشاوران همچنین به برند کمک میکنند تا صدای خود را در تبلیغات به درستی انتقال دهد، بهطوریکه پیام برند همیشه یکسان و قابل شناسایی باشد.
هدفگذاری دقیق
هدفگذاری درست، پایه و اساس یک کمپین تبلیغاتی موفق است. مشاوران با بررسی دادههای بازار، تحلیل رقبا و درک دقیق از نیازهای برند، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت کمپین را مشخص میکنند. این اهداف ممکن است شامل افزایش آگاهی از برند، جلب ترافیک به وبسایت، یا افزایش فروش باشد. مشاوران کمک میکنند تا این اهداف بهطور شفاف و قابل اندازهگیری تعیین شوند تا بتوان عملکرد کمپین را بهطور دقیق ارزیابی کرد.
انتخاب کانالهای تبلیغاتی مناسب
انتخاب کانالهای تبلیغاتی صحیح برای رسیدن به مخاطبان هدف، بخش حیاتی استراتژی تبلیغاتی است. مشاوران با تحلیل دقیق از رفتار و علایق مخاطبان، مناسبترین کانالها را برای تبلیغات انتخاب میکنند. این کانالها میتوانند شامل شبکههای اجتماعی، تبلیغات گوگل، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات بنری و بسیاری دیگر باشند. مشاوران با توجه به منابع و بودجه موجود، توصیه میکنند که چگونه از این کانالها بهطور مؤثر استفاده شود.
بهینهسازی کمپین
مشاوران به طور مداوم کمپینها را پیگیری و بهینهسازی میکنند تا از هر هدررفت و اشتباه جلوگیری کنند. بهینهسازی شامل تحلیل دقیق دادههای کمپین، شناسایی نقاط ضعف، اصلاح پیامها، و تغییر استراتژیهای تبلیغاتی برای دستیابی به بهترین نتیجه است. با استفاده از ابزارهای تحلیلی و آمار، مشاوران میتوانند ببینند که کدام بخشهای کمپین عملکرد خوبی دارند و کدام نیاز به تغییر دارند. این کار باعث میشود تا کمپین در طول زمان بهبود یابد و بازدهی بیشتری داشته باشد.
چگونه مشاور بهینهسازی میکند؟
مشاوران به بهینهسازی کمپینها از طریق اقدامات زیر میپردازند:
- تحلیل دادهها: بررسی دقیق عملکرد کمپین از نظر کلیکها، تبدیلها، و تعاملات بهمنظور شناسایی نقاط قوت و ضعف.
- تست A/B: اجرای آزمایشهای مختلف برای مقایسه اثرگذاری پیامها، طراحیها و کانالهای تبلیغاتی مختلف.
- بازخورد مداوم: دریافت بازخورد از مخاطبان و تغییرات بازار برای تطابق بهتر پیام و استراتژی با نیازهای جدید.
- مدیریت هزینه: بهینهسازی بودجه تبلیغاتی و تخصیص آن به کانالها و استراتژیهایی که بالاترین بازگشت سرمایه را دارند.
در نهایت، مشاوران با بهینهسازی مستمر کمپینها به کسبوکارها کمک میکنند تا به بهترین نتیجه ممکن برسند و از منابع خود به بهترین شکل استفاده کنند.
کلیک کنید:
مطالعه موردی: شکست کمپین تبلیغاتی بدون مشاوره


در این مطالعه موردی، به بررسی یک کمپین تبلیغاتی واقعی پرداختهایم که بدون مشاوره حرفهای اجرا شد و مشکلات جدی به دنبال داشت. این کمپین مربوط به یک برند نوپا در صنعت لوازم آرایشی است که قصد داشت محصولات جدید خود را معرفی کند و بازار هدف خود را گسترش دهد. در اینجا، ما به تحلیل علل شکست این کمپین خواهیم پرداخت و عواملی که منجر به شکست آن شدند را بررسی خواهیم کرد.
کمبود هدفگذاری دقیق
یکی از اصلیترین مشکلات این کمپین، عدم هدفگذاری دقیق بود. تیم بازاریابی برند تصمیم گرفت که کمپین تبلیغاتی خود را فقط با هدف “افزایش آگاهی از برند” راهاندازی کند بدون اینکه اهداف دقیقتر و قابل اندازهگیری تعریف کند. این بیتوجهی به هدفگذاری درست باعث شد که تیم نتواند بازدهی واقعی کمپین را ارزیابی کند و در نهایت با سردرگمی مواجه شد.
- مشکل: نبود اهداف مشخص مانند “افزایش فروش در مدت زمان مشخص” یا “جذب تعداد معینی از مشتریان در یک ماه” موجب شد که هیچگونه مقیاسی برای اندازهگیری موفقیت وجود نداشته باشد.
عدم شناخت دقیق مخاطب هدف
یکی دیگر از مشکلات اساسی این کمپین، عدم شناخت دقیق از مخاطبان هدف بود. برند در تبلیغات خود بهطور عمومی به تمامی افراد در گروه سنی ۱۸ تا ۴۵ سال در یک منطقه جغرافیایی خاص هدفگیری کرد، بدون اینکه تجزیه و تحلیل دقیقی از نیازها و علایق مخاطبان مختلف انجام دهد.
- مشکل: بدون مشاوره، تیم بازاریابی نتواست گروههای هدف خاصتری مثل “زنان شاغل بین ۲۵ تا ۳۵ سال با درآمد متوسط” را شناسایی کند که بهطور بالقوه بیشترین تمایل به خرید محصولات برند را داشتند. این امر منجر به هدر رفتن منابع در گروههای غیر مرتبط شد.
انتخاب نامناسب کانالهای تبلیغاتی
تیم بازاریابی برند تصمیم گرفت که تنها از پلتفرمهای عمومی مانند اینستاگرام و فیسبوک برای تبلیغات استفاده کند، بدون در نظر گرفتن این که این کانالها ممکن است به بهترین شکل با مخاطبان هدف همخوانی نداشته باشند. بهویژه در صورتی که برند قصد داشت تمرکز بیشتری روی بازار جوانان علاقهمند به زیبایی و آرایش داشته باشد، اما کانالهای انتخابشده نتوانستند بهطور مؤثر توجه این گروه را جلب کنند.
- مشکل: انتخاب کانالهای تبلیغاتی بدون توجه به نوع مخاطب هدف و رفتارهای آنلاین آنها منجر به بازدهی پایین و نرخ تعامل کم شد. برند باید از مشاوره حرفهای بهره میبرد تا کانالهای مناسبی مانند پلتفرمهای تخصصیتر مثل YouTube یا حتی تبلیغات اینفلوئنسرهای مرتبط با حوزه آرایشی را انتخاب کند.
پیامهای تبلیغاتی مبهم و عمومی
پیامهای تبلیغاتی برند به دلیل نبود مشاوره صحیح، بسیار عمومی و بدون تمرکز بر نیازهای خاص مخاطب هدف طراحی شده بودند. بهطور مثال، پیامها بیشتر به توصیف ویژگیهای کلی محصولات پرداختند و هیچگونه ارتباط عاطفی با مخاطب برقرار نکردند.
- مشکل: پیامهای ضعیف و بدون جذابیت عاطفی نتوانستند بهدرستی توجه مخاطب را جلب کنند. برند باید با مشاوره دقیقتر و شناخت بهتر از مخاطب هدف، پیامی قدرتمندتر و متناسب با نیازهای واقعی بازار طراحی میکرد.
عدم بهینهسازی و تحلیل دادهها
در طول کمپین، هیچ گونه بهینهسازی یا تحلیل دادهها صورت نگرفت. تیم بازاریابی بدون استفاده از ابزارهای تحلیلی برای ارزیابی عملکرد تبلیغات، کمپین را به پیش برد. به همین دلیل، هنگامی که کمپین به بنبست رسید، هیچگونه اصلاحاتی در استراتژیهای تبلیغاتی صورت نگرفت.
- مشکل: عدم پیگیری عملکرد کمپین و بهینهسازی مستمر باعث شد که تبلیغات به همان شکل اولیه خود ادامه یابند و هیچ تغییر یا بهبودی در روند کار انجام نشود. مشاوران تبلیغاتی میتوانستند با استفاده از تحلیلهای دقیق و گزارشات روزانه، به سرعت عملکرد کمپین را ارزیابی و بهینهسازی کنند.
در نهایت، کمپین تبلیغاتی برند با مشکلات فراوانی روبهرو شد و نتوانست اهداف خود را محقق کند. این کمپین به وضوح نشان داد که عدم مشاوره صحیح و نبود استراتژی دقیق میتواند منجر به هدر رفتن منابع و فرصتهای از دست رفته شود.
در زیر این مطالعه موردی به وضوح نشان میدهد که مشاوره صحیح و استراتژی دقیق برای موفقیت هر کمپین تبلیغاتی ضروری است و میتواند تاثیرات مثبتی در نتیجهگیری کمپینها داشته باشد.
مطالعه موردی: موفقیت کمپین با حضور مشاور


در این مطالعه موردی، قصد داریم یک کمپین تبلیغاتی را که با کمک مشاوران حرفهای اجرا شد، بررسی کرده و آن را با کمپینی که بدون مشاوره بود مقایسه کنیم. این کمپین تبلیغاتی مربوط به یک برند بزرگ در صنعت لوازم خانگی است که قصد داشت مدل جدیدی از یخچالهای خود را به بازار عرضه کند.
هدفگذاری دقیق و قابل اندازهگیری
در کمپین با مشاوره، اولین گام تعیین اهداف دقیق و قابل اندازهگیری بود. مشاوران بازاریابی با برند همکاری کردند تا اهداف کوتاهمدت و بلندمدت کمپین را مشخص کنند. این اهداف شامل موارد زیر بودند:
- افزایش ۲۰٪ فروش یخچالها در سه ماه آینده
- جذب حداقل ۵۰,۰۰۰ بازدیدکننده جدید به وبسایت برند
- تقویت شناخت برند در بین مشتریان ۳۰ تا ۴۵ ساله
مشاوران همچنین با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، این اهداف را به اهداف قابل پیگیری و سنجش تقسیم کردند تا بتوانند در طول کمپین به طور مداوم عملکرد را ارزیابی کنند.
مقایسه: در کمپین بدون مشاوره، هیچ هدف مشخصی تعیین نشده بود و فقط تلاش شده بود که “برند شناخته شود”. این ناتوانی در تعیین اهداف باعث شد که هیچ معیاری برای ارزیابی موفقیت وجود نداشته باشد.
شناخت دقیق مخاطب هدف
یکی از ویژگیهای برجسته کمپین با مشاوره، تحلیل دقیق از مخاطبان هدف و نیازهای آنها بود. مشاوران پس از تحلیل دادههای جمعیتی و رفتار آنلاین مشتریان برند، تصمیم گرفتند که تمرکز تبلیغات را بر روی گروههای خاصی از مخاطبان بگذارند:
- مخاطبان اصلی: زنان و مردان ۳۰ تا ۴۵ ساله، شاغل، با درآمد متوسط تا بالا
- مخاطبان فرعی: خانوادهها و زوجهای جوان که به دنبال لوازم خانگی با طراحی مدرن و کارآمد هستند
با این اطلاعات، کمپین تبلیغاتی بهطور دقیقتری طراحی شد تا پیامها و پیشنهادات محصول به نیازها و علایق این گروهها پاسخ دهد.
مقایسه: در کمپین بدون مشاوره، مخاطب هدف بهطور کلی و بهصورت عمومی تعریف شده بود (تمام افراد ۲۰ تا ۵۰ ساله). این ناتوانی در شناسایی دقیق مخاطب باعث شد که تبلیغات برای گروههای مختلف با نیازها و علایق متفاوت ارسال شود، که به هدر رفتن منابع و بازدهی پایین منجر شد.
انتخاب کانالهای تبلیغاتی مناسب
در کمپین با مشاوره، مشاوران به برند کمک کردند تا از کانالهای تبلیغاتی مناسب استفاده کنند و بودجه کمپین را به درستی تخصیص دهند. کانالهای انتخابی شامل موارد زیر بود:
- تبلیغات در اینستاگرام و فیسبوک برای رسیدن به مخاطبان جوان و فعال در شبکههای اجتماعی
- تبلیغات Google Ads برای جذب ترافیک هدفمند به وبسایت برند
- همکاری با اینفلوئنسرهای حوزه لوازم خانگی برای ایجاد اعتبار و تأثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطبان
مشاوران همچنین با توجه به بودجه محدود، از تبلیغات ویدیویی کوتاه در اینستاگرام و YouTube بهرهبرداری کردند تا تأثیر بیشتری بر روی مخاطبان بگذارند.
مقایسه: در کمپین بدون مشاوره، برند تنها از تبلیغات بنری در وبسایتهای عمومی و یک سری تبلیغات تلویزیونی عمومی استفاده کرده بود، که نتایج مطلوبی نداشت. این انتخابهای عمومی و بدون هدفگذاری صحیح باعث شد که هزینههای تبلیغاتی افزایش یابد و نرخ تبدیل پایین بیاید.
تدوین پیام تبلیغاتی جذاب و مرتبط
پیامهای تبلیغاتی در کمپین با مشاوره، بر اساس تحلیل دقیق از نیازها و مشکلات مخاطبان هدف طراحی شدند. مشاوران به برند کمک کردند تا پیامی جذاب و متناسب با هر گروه مخاطب ایجاد کنند. بهعنوان مثال:
- برای مخاطبان شاغل پیامهایی با تأکید بر صرفهجویی در زمان و مدیریت بهتر مصرف انرژی طراحی شد.
- برای خانوادهها پیامهایی با تأکید بر فضای بیشتر و کارایی بالا در طراحی یخچالها مطرح شد.
این پیامها در قالبهای مختلف، از جمله ویدیوهای کوتاه، پستهای اینستاگرامی، و مقالات وبلاگ منتشر شدند تا بهترین نتیجه را از هر کانال تبلیغاتی دریافت کنند.
مقایسه: در کمپین بدون مشاوره، پیامها عمومی و بدون تأکید بر نیاز خاص مخاطب بودند. پیامهای تبلیغاتی بیشتر به ویژگیهای فنی محصولات پرداختند و کمتر به احساسات و نیازهای واقعی مخاطب توجه شد.
بهینهسازی مستمر و تحلیل دادهها
یکی از نکات برجسته کمپین با مشاوره، پیگیری مستمر عملکرد کمپین و بهینهسازی آن در طول زمان بود. مشاوران با استفاده از ابزارهای تحلیل داده مانند Google Analytics و Facebook Insights، عملکرد هر تبلیغ را بررسی کرده و بر اساس دادهها تغییرات لازم را ایجاد کردند. این بهینهسازیها شامل تغییر در زمانبندی تبلیغات، اصلاح متن و تصاویر، و آزمایشهای A/B برای یافتن بهترین نسخه تبلیغاتی بود.
مقایسه: در کمپین بدون مشاوره، هیچ گونه پیگیری و بهینهسازی دادهها انجام نشد. تیم بازاریابی کمپین را راهاندازی کرده بود و بهطور کلی پس از چند هفته تبلیغات، هیچ تغییر یا بهبودی در روند کمپین صورت نگرفت.
کمپین تبلیغاتی برند لوازم خانگی که با مشاوره اجرا شد، به وضوح موفقتر از کمپین بدون مشاوره بود.
در مقایسه، کمپین با مشاوره با هدفگذاری دقیق، شناخت مخاطب هدف، انتخاب کانالهای مناسب، پیامهای جذاب و مرتبط و بهینهسازی مستمر توانست افزایش فروش ۲۵٪ را در سه ماه اول تجربه کند و ۵۵,۰۰۰ بازدیدکننده جدید به وبسایت جذب کند. در مقابل، کمپین بدون مشاوره نتوانست هیچ یک از اهداف خود را محقق کند و صرفاً ۳٪ افزایش فروش داشت و نرخ تبدیل پایین بود.
این مطالعه نشان میدهد که حضور یک مشاور ماهر در کمپینهای تبلیغاتی میتواند تفاوتهای عمدهای در موفقیت آنها ایجاد کند.
کلیک کنید:
بازاریابی دیجیتال مارکتینگ: استراتژیها و تکنیکهای کلیدی برای موفقیت در دنیای آنلاین
جمعبندی و توصیه نهایی
در دنیای رقابتی و پرشتاب امروزی، تبلیغات موفق تنها زمانی حاصل میشود که استراتژیهای دقیق و برنامهریزیشده بهدرستی پیادهسازی شوند. این مقاله از دو مطالعه موردی (یکی با مشاوره و دیگری بدون مشاوره) نشان داد که داشتن یک مشاور حرفهای میتواند تفاوتی قابل توجه در نتیجهگیری کمپینهای تبلیغاتی ایجاد کند.
جمعبندی نکات کلیدی!
- هدفگذاری دقیق: کمپینهایی که با مشاوره اجرا میشوند، اهداف مشخص، قابل اندازهگیری و واقعبینانهای دارند که میتوانند بر اساس آنها عملکرد را ارزیابی کرده و استراتژیها را بهینهسازی کنند. در مقابل، کمپینهایی که بدون مشاوره اجرا میشوند، معمولا فاقد اهداف واضح هستند و نمیتوانند نتایج قابل اندازهگیری بهدست آورند.
- شناخت دقیق مخاطب: در کمپینهای با مشاوره، شناخت دقیق از مخاطب هدف، به برند کمک میکند تا پیامها، پیشنهادات و کانالهای تبلیغاتی مناسب را انتخاب کند. در حالی که در کمپینهای بدون مشاوره، این شناخت ناقص یا حتی نادرست است و باعث میشود که منابع به هدر بروند.
- انتخاب صحیح کانالهای تبلیغاتی: مشاوران با تجربه میتوانند بهترین کانالها را برای تبلیغات انتخاب کنند و منابع را بهطور بهینه تخصیص دهند. در کمپینهای بدون مشاوره، انتخاب کانالهای عمومی و بدون در نظر گرفتن رفتار مخاطب، موجب هدررفت منابع و کاهش تأثیر کمپین میشود.
- بهینهسازی مستمر: یک مشاور حرفهای، عملکرد کمپین را بهطور مداوم رصد کرده و بر اساس دادهها و نتایج بهینهسازیهای لازم را انجام میدهد. این کار باعث میشود که کمپین همیشه در مسیر موفقیت باقی بماند. در مقابل، کمپینهای بدون مشاوره معمولاً در میانه راه بدون هیچ تغییراتی رها میشوند.
توصیه نهایی:
- برای هر کمپین تبلیغاتی، مشاوره حرفهای را در نظر بگیرید: داشتن یک مشاور متخصص که استراتژیهای تبلیغاتی شما را بررسی کند، میتواند به شما کمک کند تا مسیر روشنتری برای رسیدن به اهداف خود داشته باشید.
- هدفگذاری دقیق و قابل اندازهگیری را در اولویت قرار دهید: بدون هدفگذاری صحیح، نمیتوانید عملکرد کمپین خود را ارزیابی کنید. اهداف واضح و قابل اندازهگیری، پایهگذار هر کمپین موفق هستند.
- مخاطب هدف را بشناسید: شناخت دقیق از نیازها و رفتارهای مخاطب، کلید موفقیت در تبلیغات است. استفاده از دادهها و تحقیق بازار میتواند به شما در این زمینه کمک زیادی کند.
- در انتخاب کانالهای تبلیغاتی دقت کنید: بسته به نوع مخاطب و نوع محصول، باید از کانالهای مناسب استفاده کنید. مشاوران تبلیغاتی میتوانند در انتخاب بهترین کانالها برای رسیدن به بالاترین بازده کمک کنند.
در نهایت، اگر میخواهید که کمپینهای تبلیغاتی شما تأثیرگذار، هدفمند و بهینه باشند، همواره از مشاوران خبره در این زمینه بهره ببرید. یک کمپین تبلیغاتی موفق میتواند نه تنها فروش شما را افزایش دهد، بلکه برند شما را در ذهن مخاطبان بهطور مؤثر ماندگار کند.
قبل از اجرای کمپین، جلسه مشاوره تخصصی با تیم ما داشته باشید.
مطالعه بیشتر:
راهنمای انتخاب شرکت مشاوره تبلیغات برای برندهای در حال رشد|شرکت مشاوره تبلیغات
🚀 آمادهاید که کسبوکارتان را به سطح بعدی ببرید؟
همین حالا جلسه مشاوره رایگان طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را رزرو کنید.
واتساپ: ۹۰۷ ۴۷ ۲۲ – ۰۹۳۷
ایمیل: irandmcentre@gmail.com
لینکدین: linkedin.com/in/alireza-bahadori-marketing-sales-coach